پنجشنبه ؛ 09 فروردين 1403
17 اسفند 1398 - 14:13
رهنما ۹۷ بررسی می‌کند

سه عامل نگرانی غرب از نتیجه انتخابات مجلس

شیوع ویروس کرونا اگرچه این روز‌ها ذهن جامعه و محافل مختلف را در ایران و حتی جهان درگیر خودکرده و انتخابات مجلس یازدهم و نتایج آن را فعلاً به حاشیه رانده است، اما نمی‌توان و نباید به‌سادگی از کنار این انتخابات گذشت
نویسنده :
مهدی ذاکر نژاد
کد خبر : 5465

پایگاه رهنما:

شیوع ویروس کرونا اگرچه این روز‌ها ذهن جامعه و محافل مختلف را در ایران و حتی جهان درگیر خودکرده و انتخابات مجلس یازدهم و نتایج آن را فعلاً به حاشیه رانده است، اما نمی‌توان و نباید به‌سادگی از کنار این انتخابات گذشت. پیروزی قاطع جریان اصولگرا در این انتخابات پیام‌های متعددی را به همراه دارد. یکی از اصلی‌ترین پیام‌های انتخاب مردم، در بحث سیاست خارجی و تلقی غرب از این انتخابات است. نگاهی به رسانه‌های بین‌المللی پس از انتخابات نشان می‌دهد اغلب آن‌ها به پیروزی جریان ضد غرب در ایران توجه کرده و این وجه انتخابات را پررنگ کرده و نسبت به آن ابراز نگرانی کردند. اولین سؤالی که به ذهن می‌آید آن است که چه عواملی باعث رویگردانی مردم از جریان اصلاحات در انتخابات اخیر شد. برخی از عوامل این رویگردانی به این شرح است؛

۱- ناکامی کارنامه امید
محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در یادداشت روز سوم اسفند روزنامه سازندگی یکی از دلایل شکست سنگین اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس یازدهم را ناکامی کارنامه اصلاح‌طلبان عنوان می‌کند و می‌افزاید: «برای شخص من از اول روشن بود که در این نبرد نابرابر با یاران ناموافق و حریفان سازمان‌یافته و بی فرصتی برای گفت‌وگو با بدنه به‌حق معترضِ اصلاحات و ملت خشمگین و افسرده از کارنامه ناکام ما و ناامید از امید، چشم‌اندازی از پیروزی متصور نیست. سقف پیروزی ما به ۵۰ کرسی هم نمی‌رسد، هرچند هنوز ناامید نیستم و ممکن است دستی از آستین خلق برآید و کاری کند.»

۲- تصمیمات اشتباه عارف
همچنین قوچانی در بخش دیگری از یادداشت خود، رفتار و تصمیمات محمدرضا عارف را دومین عامل مهم در شکست اصلاح‌طلبان می‌داند و تأکید می‌کند: «باید شورای عالی اصلاحات که نتوانست تنها وظیفه خود را انجام دهد بازسازی شود. دوران مدیریت «عارف» بر آن پایان یابد و تکلیف احزابی که بدل و بدیل و سایه احزاب دیگرند، روشن شود و در تبارشناسی و گفتمان و راهبرد اصلاحات با دوستان چپ گفت‌وگو‌های راهبردی انجام شود و از خود (حتی کارگزاران) انتقاد شود، باید از نو عالمی ساخت و آدمی و جبهه‌ای. اصلاحات مِلک شخصی نیست که هر وقت بخواهند درش را بگشایند یا ببندند اصلاحات زنده است حتی اگر اصلاح‌طلبان شکست بخورند.»

۳- عدم ارائه لیست واحد از سوی اصلاح‌طلبان
کارشناسان معتقدند که عامل دیگر و تأثیرگذار در شکست اصلاح‌طلبان به عدم ارائه لیست واحد و نبود انسجام حداکثری میان این جریان سیاسی بازمی‌گردد. در واقع استراتژی شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان این بود که به بهانه رد صلاحیت کاندیدا‌های اصلاح‌طلب از ارائه لیست واحد سرباز زند، اما این استراتژی با همراهی بیشتر احزاب و جریان‌های سیاسی این جناح مواجه نشد. برخی از تشکل‌های سیاسی اصلاح‌طلب، چون دل‌خوشی از این شورا و حمایت و وابستگی آن‌ها در ۶ سال گذشته به دولت روحانی نداشتند، از تصمیم این شورا حمایت نکردند و فردای روزی که شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بر ندادن لیست مشترک تأکید کرد، ۱۲ حزب اصلاح‌طلب اعلام کردند لیست ائتلافی اصلاح‌طلبان پایتخت را خواهند داد! چند روز پس از آن نیز حزب کارگزاران با جدا کردن خط خود و ارائه لیست «یاران هاشمی» ضربه نهایی را بر شورای اصلاح‌طلبان زد تا زمین‌بازی این جناح کاملاً در هم بریزد و بلافاصله حزب اعتماد ملی و علی مطهری و... نیز لیست‌های موردحمایت خود را منتشر کردند. محمدکاظم انبارلویی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی از نگاه یک اصولگرا معتقد است که «اصلاح‌طلبان در این دوره از انتخابات نه موفق شدند بر روی یک لیست مشترک به توافق برسند و اختلافات درونی آن‌ها زیاد بود و نه موفق شدند بر انتخابات تمرکز کنند.»

۴- نگاه کاسب‌کارانه در اصلاح‌طلبان
احسان شریعتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در مصاحبه روز چهارم اسفندماه با روزنامه شرق، یکی دیگر از عوامل شکست سنگین اصلاح‌طلبان را در انتخابات مجلس یازدهم، نگاه کاسب‌کارانه جریان اصلاحات عنوان کرد و گفت: «اصلاح‌طلبان به‌جای کار روی تقویت جامعه مدنی به‌نام اعتدال وارد سیستم شدند و در پشت‌صحنه به دادوستد پرداختند و از حفظ سرمایه اجتماعی خود غافل ماندند.»

۵- فقدان کارنامه قابل‌قبول
محمدکاظم انبارلویی، فعال سیاسی اصولگرا تصریح می‌کند که اصلاح‌طلبان در تهران حداقل ۳ لیست رسمی و در عمل ۵ لیست انتخاباتی در اختیار داشتند؛ لذا اصلاح‌طلبان به تعداد کافی نامزد در اختیارشان بود و نامزدهایشان هم شناخته‌شده بودند، اما چیزی که نداشتند کارنامه قابل‌قبول برای عرضه بود.
۶- مردم در جویای منجی برای نجات اقتصاد
مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو سابق حزب اعتماد ملی، تحول‌خواهی مردم برای رهایی از مشکلات را عامل دیگر در پیروزی قاطع اصولگرایان عنوان کرد و با تأکید بر اینکه مردم منتظر اصولگرایان بودند، گفت: «به‌هرحال با فضایی که شکل‌گرفته بود، روحانی و به‌تبع آن اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان توانستند در مجلس دهم به‌طور نسبی پیروز شوند،، اما پس از مشاهده عملکردها، مردم منتظر اصولگرایان بودند تا بیایند و طرحی نو دراندازند و تحولی در وضعیت اقتصاد، معیشت، فرهنگ و اجتماع به وجود آورند.»

۷- خودخواهی اصلاح‌طلبان و افزایش پایگاه اجتماعی اصولگرایان
محمدکاظم انبارلویی، تمرکز هر گروه اصلاح‌طلب بر لیست خود را یکی از تاکتیک‌های اصلاح‌طلبان در این دوره از انتخابات عنوان کرد و معتقد است که این تاکتیک سهم بسزایی در شکست این جریان سیاسی داشت. این عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی افزایش پایگاه اجتماعی اصولگرایان را در شکست اصلاح‌طلبان مؤثر دانست و گفت: «برخلاف اصلاح‌طلبان که پایگاه اجتماعی خود را درنتیجه عملکرد سال‌های اخیر ازدست‌داده‌اند، اصولگرایان توانستند سرمایه اجتماعی خود را در این سال‌ها ارتقاء دهند و در ورود به انتخابات نیز با اتحاد خود، هم‌افزایی کنند؛ بنابراین به همین دلیل مشاهده کردیم سرلیست اصلاح‌طلبان که اتفاقاً در هر سه فهرست اصلاح‌طلبان نیز سرلیست بود، رأی پایینی به دست آورد و همچنین اصلاح‌طلبان در انتخابات قبلی با شعار‌هایی که دادند انتظاراتی را در جامعه ایجاد کردند، اما نتوانستند به آن‌ها جامه عمل بپوشانند.»

چرا غرب از مجلس آینده نگران است؟
این سؤال دوم و مهمی است که درباره نتایج این انتخابات می‌توان مطرح کرد.
۱- نگرانی اول غرب در آن است که این انتخابات را یک آغاز و نقطه عطف در سیاست داخلی ایران می‌داند. نقطه عطفی که ادامه آن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و سایر مسائل سیاست داخلی ایران خود را نشان خواهد داد؛
۲- نگرانی دوم غرب درباره تعامل با وضعیت جدید است. روزنامه فرا منطقه‌ای رأی الیوم در گزارشی با اشاره به نتیجه انتخابات مجلس یازدهم به این موضوع پرداخته که آیا سیاست فشار حداکثری آمریکا منجر به تغییر رفتار ایران شده است؟ در بخشی از این مطلب آمده است: جریان اصولگرا و شخصیت‌ها و نماد‌های آن، همواره انتقادات سختی را متوجه سیاست روحانی در قبال ترامپ کرده و اعلام کرده‌اند که نرمش روحانی در برابر ترامپ و تأکید مستمر او بر ضرورت حل مشکلات با مذاکره، باعث شد تا رئیس‌جمهور آمریکا به اعمال تحریم‌ها ادامه داده و فشار‌ها را بیشتر کند. نویسنده افزوده: مبالغه نکرده‌ام اگر بگویم ترامپ و سیاست دولت او علیه ایران، نقش اصلی را در شکست جریان اصلاح‌طلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی ایفا کرد؛ چراکه این جریان، حامی اصلی دولت روحانی بود و احتمالاً پس از آغاز به کار مجلس جدید، سیاست ایران در قبال توافق هسته‌ای به شکل اساسی تغییر می‌کند و بعید نیست که مجلس بعدی از روحانی بخواهد به‌طورکلی از توافق هسته‌ای خارج شود. در این شرایط، آیا می‌توان گفت: فشار‌های آمریکا رفتار ایران را به شکلی که ترامپ می‌خواست تغییر داده است یا اینکه رفتار ایران کاملاً با خواست ترامپ در تعارض است؟! ترامپ چهار مسئله را در مورد ایران مدنظر داشت: توافق هسته‌ای، توان موشکی، نفوذ ایران در منطقه و موضع آن در مورد اسرائیل. شکی نیست که پیروزی جریان اصولگرا در انتخابات اخیر در ایران، نه‌تن‌ها تأثیر مستقیمی بر توافق هسته‌ای می‌گذارد، بلکه بر دیگر موارد مذکور نیز اثر گذارد؛ بنابراین، بعید نیست که مجلس جدید تصمیم به ارائه حمایت بیشتر از احزاب و قوای دوست ایران در منطقه به‌ویژه فلسطین، بگیرد؛
۳- نگرانی سوم و نهایی به مسائل اجتماعی ایران برمی‌گردد. آمریکایی‌ها تمرکز و تلاش فراوانی برای اشاعه بذر ناامیدی در جامعه ایران داشته و دارند. بدون شک روی کار آمدن جریانی که باعث امیدواری جامعه و افزایش روحیه آنان شود، برای آمریکایی‌ها نامطلوب و سم است.

ارسال نظرات