پنجشنبه ؛ 09 فروردين 1403
20 آبان 1398 - 10:49
نگاهی به خباثت‌های انگلیس علیه ایران

دربار ایران و انگلیس مقابل فتوای یک‌خطی زانو زدند

سفر پادشاهان ایران به فرنگ دو نوع ضربه به کشور و مردم وارد می‌کرد. یکی آنکه هزینه هنگفت این سفر‌های طولانی، پرهزینه و همراه با خدم‌وحشم بسیار، از جیب بیت‌المال و در واقع مردم کشور بود و دوم آنکه فرنگی‌ها این سفر‌ها را فرصت مناسب و مغتنمی برای اخذ انواع و اقسام امتیازات می‌دیدند و از آن بهره‌برداری می‌کردند.
نویسنده :
شهناز سلطانی
کد خبر : 4367

پایگاه رهنما :

سفر پادشاهان ایران به فرنگ دو نوع ضربه به کشور و مردم وارد می‌کرد. یکی آنکه هزینه هنگفت این سفر‌های طولانی، پرهزینه و همراه با خدم‌وحشم بسیار، از جیب بیت‌المال و در واقع مردم کشور بود و دوم آنکه فرنگی‌ها این سفر‌ها را فرصت مناسب و مغتنمی برای اخذ انواع و اقسام امتیازات می‌دیدند و از آن بهره‌برداری می‌کردند.
در سفر سوم ناصرالدین‌شاه به اروپا، انگلیسی‌ها از هیأت ایرانی به گرمی استقبال کردند و میهمانی‌های بسیاری برای آن‌ها برگزار شد که در همگی آن‌ها درخواست واگذاری امتیازات اقتصادی به انگلیسی‌ها مطرح می‌شد. ملکه ویکتوریا برای جلب‌نظر همراهان شاه، مثل امین‌السلطان و اعتمادالسلطنه، به هر کدام نشان‌ها و هدایایی اهدا کرد. به‌محض اینکه همراهان شاه فریفته شدند، تقاضای اصلی انگلیسی‌ها مطرح شد.
بازهم با رشوه...
سرهنری دراموند ولف یکی از دوستان خود، به نام جرالد تالبوت را به شاه معرفی کرد. تالبوت در زمره نزدیکان سالیسبوری (نخست‌وزیر انگلستان) به شمار می‌رفت. از آن به بعد تالبوت همراه هیات ایرانی، در سیاحت‌های آنان به‌عنوان مهماندار شرکت می‌کرد. وی خود را به اعتمادالسلطنه نزدیک کرد و اطلاعات ذی‌قیمتی درباره توتون و تنباکوی ایران به‌دست آورد و برای اولین‌بار به اهمیت زایدالوصف اقتصادی آن پی برد. تالبوت با زیرکی تمام برای فهمیدن این موضوع که آیا شاه حاضر است بهره‌برداری از چنین کالای راهبردی را ــ که معیشت بسیاری از ایرانیان از طریق آن تأمین می‌شود ــ به او واگذار کند، با امین‌السلطان وارد گفت‌وگو شد. وی دریافت که با پرداخت مقداری رشوه می‌توان به این مهم نائل آمد!
امین‌السلطان، به امید دریافت رشوه، مطلب را با شاه در میان نهاد و خاطرنشان ساخت که از این راه مقادیر بسیاری وجه نقد عاید شاه خواهد شد. سرهنری دراموند ولف نیز که در انگلستان به سر می‌برد، مزایای امتیاز را برای آنان ذکر کرد.
تالبوت پس از بازگشت شاه به ایران، با رجال انگلیس رایزنی نمود؛ و سرانجام شرکتی به‌منظور انحصار امتیاز توتون و تنباکوی ایران تأسیس کرد و بلافاصله روانه تهران شد. مواد امتیازنامه نوشته شد و امین‌السلطان آن را به شاه داد.
صدراعظم به شاه اظهار کرد که بابت امضای قرارداد، ۲۵۰۰۰ لیره پاداش نقد خواهد گرفت و علاوه بر این هرساله، پانزده‌هزار لیره عاید او خواهد شد. امین‌السلطان و کامران‌میرزا هم رشوه‌های کلان دریافت کردند.
امتیاز کلان نیم‌قرنی
در روز‌های پایانی سال ۱۲۶۸ امتیاز توتون و تنباکوی ایران به مدت پنجاه سال در اختیار تالبوت و شرکای او قرار گرفت. مطابق مواد امتیازنامه، صاحبان امتیاز متعهد شدند که هرساله مبلغ پانزده‌هزار لیره انگلیسی به دولت ایران بپردازند؛ اعم از اینکه شرکت ضرر کند یا نفع ببرد. زارعان موظف شدند تسهیلات لازم را در اختیار صاحبان امتیاز قرار دهند. اسباب و لوازم ضروری برای این منظور، از عوارض گمرکی معاف شدند و حمل‌ونقل توتون و تنباکو بدون اجازه صاحبان امتیاز ممنوع گشت و فقط به مسافران به‌اندازه مصرف روزانه‌شان اجازه حمل توتون و تنباکو داده شد. صدور این کالا، به‌غیراز آنچه در روز عقد قرارداد تعهد شده بود، به مدت پنجاه سال از مالیات معاف شد و کسانی که خلاف امتیازنامه رفتار می‌کردند مجازات می‌شدند و هرکس که تنباکو نزد او یافت می‌شد، جریمه می‌گردید. صاحبان امتیاز مختار بودند که تمام حقوق یا امتیازات خود را به هر کس که میل دارند منتقل نمایند؛ به‌شرط اینکه قبلاً اولیای دولت ایران را مطلع نمایند. زارعان موظف شدند میزان تولید خود را به نزدیک‌ترین شعبه کمپانی اطلاع دهند و در یک‌کلام، عمده‌ترین محصول تولیدی ایران در آن زمان، کلاً به انگلیس واگذار شد.
امتیاز تنباکو، زیان‌بخش‌ترین امتیازی بود که به بیگانه واگذار شد؛ زیرا این امتیاز با سرنوشت هزاران زارع و تاجر سروکار داشت و درواقع نظام معیشت هزاران خانواده به دست کمپانی داده شد. دست‌اندرکاران این محصول ناگهان متوجه شدند که در امر تولید کالای خود هیچ اختیاری ندارند و همگی به بیگانه فروخته شده‌اند. کمپانی به‌مرور هزاران انگلیسی را وارد ایران کرده و به شهر‌های مختلف می‌فرستد. ورود انگلیسی‌ها که تعداد بسیار زیادی هم داشتند، تبعات مخرب و فرهنگی نیز با خود به همراه داشت. پس از مدتی سیدجمال الدین اسدآبادی و برخی دیگر از علما و دلسوزان طی مکاتباتی با آیت‌الله میرزای شیرازی از مراجع بزرگ وقت، از ایشان برای پایان دادن به این وضعیت اسفناک اقتصادی و فرهنگی استمداد می‌کنند. میرزا تلگراف مفصلی به شاه زده و اعتراض می‌کند، اما شاه و اطرافیانش توجهی به هشدار و اعتراض ایشان نمی‌کنند و اصل تلگراف را هم از دیگران پنهان می‌سازند.
قلیان‌های دربار هم جمع شد!
بالاخره در اوایل آذرماه سال ۱۲۷۰ آن عالم بزرگ فتوایی کوتاه، اما تاریخی و ماندگار صادر می‌کند؛ «بسم‌الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه است.» دربار سعی می‌کند با لطایف‌الحیل اصل وجود چنین فتوایی را منکرشده و شایعه بنامد، اما کاری به‌جایی می‌رسد که حتی قلیان‌های حرم‌سرای ناصری نیز جمع‌آوری و در مواردی شکسته می‌شود. در کتاب خاطرات اعتمادالسلطنه آمده است؛ «چند سال بود که اسب‌دوانی تعطیل‌شده بود. جای بزرگی را برای مسابقه اسب‌سواری مهیا کردند. آن سال، سال افتتاح آنجا بود و معمولاً جوان‌ها برای مسابقه و تماشا شرکت می‌کردند. حدود سی هزار نفر برای تماشا گردآمده بودند. در میان آن سی هزار نفر یک نفر هم سیگار نمی‌کشید!»
همچنین اعتمادالسلطنه از یکی از اشراف نقل کرده است: «بنّایی داشتم. من سیگار کشیدم. عمله کار را نیمه‌کاره رها کرد و از مزدش صرف‌نظر کرد و رفت!»
یک‌خطی که کار خودش را کرد
حیله‌های دربار برای منصرف کردن میرزای شیرازی و مردم به‌جایی نرسید و کار به‌جایی رسیده بود که شاه امنیت تاج‌وتخت خود را درخطر می‌دید. ناصرالدین‌شاه دانست که تا امتیازنامه را به‌طور کامل لغو نکند، آرامش به تهران بازنخواهد گشت، به همین دلیل نامه‌ای به امین‌السلطان نوشت و الغای کامل امتیازنامه را اعلام کرد: «جناب امین‌السلطان! امتیاز دخانیات داخله را که چند روز قبل برداشته بودیم، این روزها، امتیاز خارجه را هم موقوف فرمودیم... به تمام علما و حکام و مردم اطلاع دهید که مطمئن باشند و به رعایا حالی نمایند.» انگلیسی‌ها هم برای حفظ امتیاز مهم‌تر، یعنی بانک شاهی، ترجیح دادند از امتیاز تنباکو صرف‌نظر نمایند و زیرکانه خساراتی را که متحمل نشده بودند، با استقراض دولت از بانک، جبران کنند! این عمل باعث می‌شد که نه‌تن‌ها رژی به منافع پیش‌بینی‌شده زودتر از موعد مقرر دست یابد، بلکه انگلیس سیطره بانک شاهی را بر مقدرات اقتصادی و سیاسی ایران هرچه بیشتر تحکیم بخشد.
فتوای پایان تحریم استعمال تنباکو ۵۵ روز پس از لغو امتیاز رژی صادر شد و درحالی‌که نهضت تنباکو می‌توانست تبدیل به جنبشی فراگیر برای لغو تمام امتیازات استعماری خارجی شود، به دلایل مختلفی ازجمله برخی اختلافات داخلی و نبود اتحاد، این اتفاق رخ نداد و به همان امتیاز رژی محدود ماند، اما نشان داد یک خط نوشته یک عالم دینی می‌تواند چه قدرت عجیبی داشته و چه اثری برجای بگذارد.

 

برچسب ها: انگلیس رژی فتوا

ارسال نظرات