پنجشنبه ؛ 09 فروردين 1403
23 شهريور 1398 - 10:23
پاسخ به یک شبهه

آیا مسئولیت برجام با رهبر انقلاب است؟

برجام امروز در نقاط پایانی خودش قرارگرفته و تحقیقاً بیشتر از یک نام چیزی از آن باقی نمانده است. بیش از ۱۶ ماه است که یک‌طرف کلاً از برجام خارج شده و ۳ طرف دیگر از ۶ کشور باقیمانده در برجام نیز به بهانه‌های مختلف حاضر به اجرای برجام نیستند و ایران نیز تاکنون طی ۳ مرحله تعهدات خود را کاهش داده است و بعید نیست که این مراحل تا خروج کامل از برجام ادامه یابد. در این میان البته دولت همچنان ساز مخالف میزند و معتقد است اگر همه اعضای برجام نیز از آن خارج شوند بازهم این توافق یک موفقیت و پیروزی است.
نویسنده :
علی جمشیدی
کد خبر : 3858

پایگاه رهنما :

برجام امروز در نقاط پایانی خودش قرارگرفته و تحقیقاً بیشتر از یک نام چیزی از آن باقی نمانده است. بیش از ۱۶ ماه است که یک‌طرف کلاً از برجام خارج شده و ۳ طرف دیگر از ۶ کشور باقیمانده در برجام نیز به بهانه‌های مختلف حاضر به اجرای برجام نیستند و ایران نیز تاکنون طی ۳ مرحله تعهدات خود را کاهش داده است و بعید نیست که این مراحل تا خروج کامل از برجام ادامه یابد. در این میان البته دولت همچنان ساز مخالف میزند و معتقد است اگر همه اعضای برجام نیز از آن خارج شوند بازهم این توافق یک موفقیت و پیروزی است. البته طبیعی هم هست، چراکه قبول شکستِ تنها ایده دولت‌های یازدهم و دوازدهم برای اداره کشور، بزرگ‌ترین ناکامی رئیس‌جمهور به‌حساب می‌آید و ممکن است نتواند در ۲ سال آینده به حداقل وظایف قانونی خود در اداره کشور عمل کند.
اما در میان اظهارنظر‌های مختلفی که اعضای دولت در این رابطه دارند، از همه عجیب‌تر این است که می‌گویند برجام با تأیید رهبری امضا شد و یا این‌که شروط رهبری در جریان توافق نیز رعایت و نهایتاً عملیاتی شد. در مورد این مدل اظهارنظر‌ها باید چند نکته را در قالب ۲ قسمت بیان کرد. یک: در مورد اینکه رهبری مجوز مذاکره دادند یا خیر و اینکه چقدر این مذاکرات و روند برجام با تأیید ایشان صورت گرفته چند نکته ضروری است:
۱- رهبر انقلاب دست هر دولتی را برای اجرای سیاست‌هایش باز گذاشته‌اند، این روایت مسلم همه گروه‌هاست چه کسانی که دولت دهم را در اختیار داشتند و چه دولت‌های یازدهم و دوازدهم، چنانکه اساساً اگر مجوز رهبری نبود نه در اواخر دولت دهم امکان شکل‌گیری مذاکرات مستقیم با آمریکا صورت می‌گرفت و نه بعداً مذاکرات برجام انجام می‌شد. ۲- بنا به اینکه رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) هم وظایف رهبری جامعه را به‌درستی اجرایی کرده باشند و هم دست دولت را به احترام رأی مردم باز گذارند، در موضوعاتی مانند مذاکرات به ارائه چارچوب‌ها و متذکر شدن اهداف و هنجار‌ها اکتفا می‌کنند و جز در موارد اضطراری ورودی به موضوعات مذاکرات ندارند. چنانکه موافقان و منتقدان دولت امروز متفق‌القول می‌گویند که اختیارات رئیس‌جمهور در همه حوزه‌ها کامل و گسترده است و از طرفی شخص آقای روحانی هم بار‌ها گفته است که مسئولیت کامل مذاکرات با من است. ۳- در برجام مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) تذکر‌های مداومی را درباره رعایت حدودوثغور موضوعات و مذاکره به دولت و دستگاه دیپلماسی ارائه کرده‌اند و نهایتاً پس از توافق ژنو و حدفاصل امضا تا اجرای برجام با ارسال نامه‌ای رسمی و انتشار آن در فضای عمومی به‌منظور حفظ خط‌مشی‌ها و راهبرد‌های کلان جمهوری اسلامی، شروط ۹ گانه‌ای را در خصوص اجرای برجام به دولت ارائه کردند و اساساً اجرای آن‌ها را به عهده دولت و نظارت بر آن را بر عهده کمیته‌ی که ترکیب آن در شورای عالی امنیت ملی مشخص شد گذاشتند. ۴- ۲۷ مهرماه ۱۳۹۴ حدفاصل امضا و اجرای برجام، آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در نامه‌ای ۹ بندی به رئیس‌جمهور، درباره الزامات اجرای برجام نکاتی را متذکر شدند، همان نامه‌ای که با عنوان تأیید مشروط برجام معروف شد و مشخص شد که در نگاه رهبر جمهوری اسلامی مدل مذاکراتی و فرایند‌های جاری آن با چارچوب‌ها و استاندارد‌های مدنظر ایران تفاوت‌هایی دارد و باید با ارائه شروطی برجام استاندارسازی شود. مدنظر داشتن این نکات نشان‌دهنده این است که رهبر انقلاب تا چه حد دست دولت را برای اقدام باز گذاشتند و اساساً با اعتمادی که به دولت داشتند اجرای سیاست‌های کشور را به آن‌ها محول کردند، اما اینکه دولت تا چه حدی توانست ین سیاست‌ها را عملیاتی کند خود سؤالی است که باید پاسخ داده شود. دو: اینکه اعضای دولت با تمام قوا ابراز می‌کنند که شروط رهبری در برجام عیناً رعایت شد، با واقعیت بسیار متفاوت است و ازآنجایی‌که این ۹ بند در همان نامه ۲۷ مهر ۱۳۹۴ انتشار عمومی یافت قابل‌دسترسی و مقایسه با شرایط کنونی است. البته این بدین معنا نیست که عین ۹ بند رعایت نشده است، اما به‌واقع نمی‌توان انکار کرد که چند مهم از این ۹ بند به‌کلی عملیاتی نشده است و ازقضا همان‌ها هم پاشنه آشیل این توافق شده و آن را زمین زده‌اند. همان‌گونه که گفته شد برخی از این بند‌ها رعایت و نهایتاً عملیاتی شد که در مورد آن‌ها نکته خاصی وجود ندارد، مانند بند سوم که در مورد مختومه شدن PMD ذکرشده است. هرچند که مدت‌هاست آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش می‌کنند با استناد‌هایی مجعول این پرونده را دوباره باز کنند، اما اکنون حمل بر این است که این پرونده مطابق خواست رهبری انقلاب بسته‌شده است. اما از میان شروطی که در نامه ۲۷ مهر آمده بود بند‌های مهمی هم هستند که هیچ‌گاه محقق نشدند. برای مثال می‌توان بند اول که شاید اساسی‌ترین شرط رهبری بود را می‌توان بررسی کرد. در این بند رهبری متذکر می‌شوند که باید از طرف مقابل تضمین‌های قطعی و قابل‌اعتنا گرفته شود و برای نمونه هم اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا را مثال می‌زنند. در میدان عمل نیز در ۱۸ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷ ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌های سنگینی را علیه ایران اعمال کرد که شاید تاکنون نمونه‌ای در جهان نداشته است و دقیقاً در مقابل اظهارنظر محمدجواد ظریف، اروپایی‌ها متعهد به اجرای تحریم‌های آمریکا خود را نشان دادند و تا به امروز که ۱۶ ماه از آن زمان می‌گذرد هنوز تیم سیاست خارجی دولت نتوانسته اروپایی‌ها را ملزم به عدم رعایت تحریم‌های آمریکا کند.
بند دوم هم ازجمله شروطی است که در برجام هرگز رعایت نشد، نه از سوی طرف مقابل و نه حتی از سوی دستگاه دیپلماسی خودمان. جایی که رهبر انقلاب تأکید می‌کنند که نباید تحریم جدیدی علیه ایران اعمال شود، اما دقیقاً از همان روز اجرای برجام دولت اوباما اقدام به تحریم ایران می‌کند. محدودیت صدور روادید برای مسافران ایران، تمدید ۱۰ ساله قانون ایسا، تحریم ۱۳ فرد و ۱۲ نهاد در یک‌سالگی برجام، مصادره دارایی‌های ایران در دادگاه لوکزامبورگ، «قانون مقابله با اقدامات بی‌ثبات ساز ایران» و چندین چند طرح تحریمی دیگر ازجمله مواردی هستند که همگی در طول دوران اجرای برجام از سوی آمریکایی‌ها اعمال شد و در واکنش به آن‌ها دولت هیچ اقدام مؤثری انجام نداد و صرفاً به سخنرانی، فشار‌های ایمیلی و توئیتری اکتفا شد. برای مثال در ۱۷ آذر ۹۵ حسن روحانی گفت که اجرایی شدن تمدید قانون آیسا نقض فاحش برجام است و قرار است تدابیری برای مقابله با آن در دولت تدوین شود که خب هرگز از این تدابیر خبری نشد. بند چهارم نوسازی راکتور اراک است. راکتور قبلی سایت اراک در همان ابتدای اجرای تعهدات ایران در برجام از محل اصلی خارج و بخش‌های مختلف آن به انبار منتقل شدند تا زمینه برای اجرای راکتور جدید تحقیقاتی فراهم شود. ابتدا قرار بود آمریکا و چین به‌طور مشترک ریاست گروه کاری مسئول پروژه تغییر ساختار راکتور اراک را برعهده داشته باشند، اما بعد از مدت‌ها این مسیر به نتیجه نرسید و آمریکایی‌ها کمترین تعهدات خود نسبت به این بازطراحی را عملیاتی نکردند و با خروج ایالات‌متحده از برجام در اردیبهشت ۹۷ به‌کلی این پروژه متوقف شد. همین‌جا بود که دولت تصمیم گرفت ذیل برجام مسئولیت این بازطراحی را به دو کشور چین و انگلستان بسپارد و امیدوار باشد که این دو به تعهداتشان عمل کنند. باگذشت مدتی، اما این دو کشور هم از انجام تعهداتشان سرباز زدند این انتقادات، اما آن‌قدر جلو رفت که در جریان گام‌های شصت‌روزه هم ایران اعلام کرد که در مورد بازطراحی راکتور جدید در گام دوم تجدیدنظر خواهد کرد که البته با فشار‌های عملی ایران از اردیبهشت گذشته اعلام شد که فرایند بازطراحی سرعت گرفته است. همین فرایند البته به‌خوبی توضیح می‌دهد که برخلاف دستور رهبر انقلاب تضمین‌های کافی برای انجام کار از طرف مقابل دریافت نشده است و هنوز هم معلوم نیست که این مسیر به کجا خواهد رسید. در مورد بند هفتم و مسئله تحقیق و توسعه باید به همین نکته اکتفا کرد که برداشتن محدودیت‌های تحقیق و توسعه در گام سوم که اخیراً از سوی رئیس‌جمهور اعلام‌شده خود نشان‌دهنده وجود این ممنوعیت‌ها در برجام است که طبیعتاً دست کشور را برای رسیدن به نیاز‌های خود می‌بندند. شاید بند نهم تنها بندی باشد که با توجه به شرایط کنونی اساساً نیازی به توضیح آن نباشد؛ چراکه باوجوداینکه کمیته مربوطه برای نظارت بر برجام تشکیل‌شده و گاهی هم خروجی‌های در مورد نقض این توافق از طرف آمریکا و یا اروپا داشته است، اما عملاً بدون نتیجه باقی‌مانده و خب علت آن‌هم بی‌عملی دولت و تسامح آن‌ها با نقض برجام از سوی طرف‌های غربی بوده است.

ارسال نظرات